جدول جو
جدول جو

معنی سبع الوان - جستجوی لغت در جدول جو

سبع الوان
(سَ عِ اَلْ)
هفت رنگ طعام. و آن سنتهای فرعون است. (برهان). طعامهای گوناگون و آن صنع فرعون است که اطعمه مائدۀ او هفت رنگ بودی. (شرفنامۀ منیری) :
چشمم نرسد بخوان اخوان
نه خمسۀ من به سبع الوان.
تحفه العراقین (از شرفنامۀ منیری).
سگان آز را عید است چون میر تو خوان سازد
تو شیری روزه میدار و مبین درسبع الوانش.
خاقانی.
، کنایه از هفت آسمان، هفت طبقۀ زمین. (برهان)
لغت نامه دهخدا
سبع الوان
هفت رنگ، هفت طعام (که گویند از سنتهای فرعون بود) : چشمم ندود بخوان اخوان نی خمسه من به سبع الوان. (تحفه العراقین)، هفت آسمان، هفت طبقه زمین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ عَ / عِ یِ اَلْ)
هفت رنگ مشهوره و آن سیاه و سپید و سرخ و سبز وزرد و کبود و گل گز که در این زمانه عباسی گویند. (غیاث) (آنندراج) ، طعامهای هفت رنگ و آن از سنتهای فرعون است. (غیاث) (آنندراج) :
چند از نعیم سبعۀ الوان چو کافران
کار جحیم سبعه ز امعاء برآورم.
خاقانی.
، کنایه از هفت آسمان، کنایه از هفت طبقۀ زمین است. (آنندراج). رجوع به سبع الوان شود
لغت نامه دهخدا
(سَ اَیْ / اِیْ)
کنایه از آسمان. (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبعه الوان
تصویر سبعه الوان
هفت رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبع الکتان
تصویر سبع الکتان
کشوت گل جالیز
فرهنگ لغت هوشیار